به بهانه زادروز نیما یوشیج
مرد وبلاگ کوهستان کلمه
قصهی غصههایت عجیب
شکست، قلبهای آهنین!
مرد افسانههای غمین
با هزاران هزار گفتهی ناتمام
سر در سکوت، طوفانی، سخت آرام!
***
زیر باران دشنه و تردید
در عصر لبهای دوخته
سینههای سوخته،
عجیب قد کشید!
مرد شعر سپید
خم به ابرو نیاورد و رفت
روی هر چه بدی، خط کشید
«قصهی رنگ پریده، خون سرد»
رنجهای روزگاران پر از درد
یوش بود و سرزمین خاطره
در دل مرد وبلاگ کوهستان کلمه
یک جهان اندوه و فاصله!
روزها گذشت و رنگ و رخسار و سیما
عشقبازی کرد با دل نیما
او ولی نیک میدانست
زندگی را نباید باخت
زندگی را نباید تاخت
باز در اندوه خویشتن ماند
مرد روزهای سخت و دلگیر
بار آخر ولی
«خواب به چشمش شکست»
«شب همه شب» روان شد
«گوش به زنگ کاروان» شد.
شعر از آزاده بابانژاد(پرنیان)
پرنیان...برچسب : نویسنده : azade81o بازدید : 142