به نام قلم

ساخت وبلاگ

به نام قلم/ به قلم خودم(آزاده بابانژاد/پرنیان) 

  14 تیرماه روز قلم است، همان که به نامش سوگند یاد شده است؛ "نون و القلم و مایسطرون"، این‌روز بهانه‌ای شد تا نه در چرایی روز قلم و ستاره‌ی عطارد یا تیر که او را کاتب ستارگان می‌خوانند و یا جشن تیرگان و داستان هوشنگ پادشاه و گرامیداشت نویسندگان، بلکه گریزی به کار سخت خبرنگاری بزنم و قلم‌هایی که در این حرفه‌ی پر فراز و نشیب، دستی بر آتش دارند.

  هر روز در ادارات و سازمان‌ها نشست‌های مختلفی برگزار می‌شود، اصحاب رسانه بسته به سابقه فعالیت شخصی و یا سابقه و جهت‌گیری رسانه‌ی متبوع، به این برنامه‌ها دعوت می‌شوند و به تهیه خبر می‌پردازند.

بارها و بارها شده است که جست و جویی در فعالیت همکاران خبرنگار داشتم تا ببینم کدام‌یک اخبار را روی خروجی رسانه‌های خود برده و یا در نشریات به چاپ رسانده‌اند.شوربختانه باید عرض کنم که تنها 20 درصد آنهایی که به نشست‌ها دعوت می‌شوند، تولیدکننده خبر و بقیه، مصرف‌کننده هستند. دیدگاه آنها این است که خبر است دیگر، ما بنویسیم یا فرد دیگر چه فرقی دارد، همین حرف‌هاست و ما پاراگراف‌ها را جابجا و خبری جدید از آن تهیه می‌کنیم.

نمی‌دانم این "جسارت سیاه" را چگونه بپذیرم که فی‌المثل همکار خبری وارد نشست خبری یا همایش و نشست سازمان‌ها می‌شود، چای و میوه و شیرینی‌اش را می‌خورد، کارت هدیه‌اش را هم می‌گیرد اما خبرش را کپی می‌کند، و بدتر آنکه اصلا کار نمی‌کند.

... و در این میان همین همکار "کپی‌کار" ادعاهای بسیاری دارد، خودش را اهل فن و نویسنده می‌داند، از یادداشت‌هایش حرف می‌زند، یادداشت‌هایی که اگر 10 پاراگراف داشته باشد، هر کدامش زحمت فرد دیگری است و بدتر آنکه گاهی همین "یادداشت‌های سرقتی" رتبه‌های برخی جشنواره‌ها را درو می‌کنند و متأسفم برای آن داورهایی که تنها عقده‌ی داوری و اظهار نظر دارند اما به ماهیت خبر، پراکنده‌گویی و اصالت مطلب، توجهی ندارند.

وااسفا از این روزگار لعنتی که هر بنی بشری به راحتی به نام خبرنگار وارد عرصه‌ی قلم می‌شود و در حالی‌که بسیاری از فرهیختگان حوزه رسانه استان هنوز در خانه مطبوعات عضو نیستند، آنها به راحتی بدون اینکه دستشان به سمت قلم رفته باشد، عضو می‌شوند و در حالیکه جمع زیادی از همکاران رسانه‌ای باوجود چند دهه فعالیت هنوز بیمه نیستند، آنها با لابی‌گری و شبه‌خبرنگاری و عشوه‌گری از حق بیمه هم برخوردار می‌شوند.

دلم پر است از رسانه‌هایی که در نامشان "آنلاین" را یدک می‌کشند و تنها فایده آنها این است که اخبار دیگران را "آنلاین" کپی کنند! در این رسانه‌ها خبری از منبع خبر نیست و خود را منبع ششدانگ خبر می‌دانند در حالیکه زحمتی جز کپی و نشاندن خبر در سامانه نداشتند.

به شخصه باید به همکاران خبری‌ام بگویم که به "ن و القلم و ما یسطرون" از کپی کردن مطالبم بدون ذکر منبع گلایه‌مندم و هرگز آنها را نمی‌بخشم. بد نیست اشاره کنم به دو خبرنگار فرهیخته مازندران خانم احمدپور از خبرگزاری شبستان و آقای معافی از بلاغ که حتی جمله‌ای از اخبار دیگران را بدون اجازه برنمی‌دارند و آنها قدر قلم را خوب می‌دانند.

و تا یادم نرفته است از آنهایی بگویم که حرمت قلم را نمی‌دانند و به نام خبرنگار اقتصادی و اجتماعی، تنها با هدف پراکندن دام برای صید "رشوه‌های رسانه‌ای" از مسوولان، آنها را ناجوانمردانه با کلمات و جملات سخیف مورد حمله قرار می‌دهند و پس از آنکه به اهداف آلوده‌ی خود رسیدند، آنگاه با آنها عکس یادگاری می‌اندازند و محرم اسرارشان می‌شوند!

به مظلومیت قلم فکر می‌کنم، و معصومیت آنهایی که در این روزگار سخت، نان بازو و اندیشه و زحمت و وقت خود را می‌خورند. آگاهانه قلم می‌زنند، برای قلم‌زدن چه قدم‌ها که بر نمی‌دارند و چه وقت‌ها که صرف نمی‌کنند، چه هزینه‌ها که متقبل نمی‌شوند و چه اندیشه‌ها که در آن عمیق نمی‌شوند، چه تحقیقاتی که خود را با آن مجهز نمی‌کنند و چه خون دل‌ها که از بابت نگارش یک نوشته نمی‌خورند.  

گاه‌گاهی در کنار همکاران خبری، این سخنان را به زبان آورده‌ام. اما این‌بار خواستم به این جمله حکیم فرزانه، علامه طبرسی جامه عمل بپوشانم که فرمودند: "بیان دوگونه است؛ بیان زبان و بیان قلم، بیان زبان با زمان کهنه می‌شود و بیان قلم تا ابد باقی‌ست".  تفسیر مجمع‌البیان – علامه طبرسی

تا بعد/

:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی

پرنیان...
ما را در سایت پرنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azade81o بازدید : 71 تاريخ : شنبه 29 مرداد 1401 ساعت: 18:16