31 شهریورماه یادآور خاطره تلخ درگذشت زندهیاد جابر معافی سرپرست فقید خبرگزاری فارس مازندران است. آن استاد بی بدیل عرصه خبر در صبحگاه 31 شهریورماه در سن 38 سالگی به دلیل عارضه قلبی جان به جانآفرین تسلیم کرد. پیکر آن مرحوم در امامزاده ابراهیم(ع) روستای اناردین ا توابع شهرستان میاندرود و در زادگاه آن فقید سعید به خک سپرده شد، روحش شاد.
شعری که در ادامه میخوانید؛ در سال 92 و در چهلمین روز از درگذشت آن مرحوم توسط این شاگرد کوچک سروده شده بود.
در صبحی که پاییز تابستان را بدرقه میکرد
قلبی از تپیدن ایستاد
و اشکها از پرچین نگاهها بیرون پرید.
قلب عاطفه شکست
و اندوه و بهت، بر سکوت چیره شد.
نگاهها حرف داشتند و بغضهای تَرَکدار مگر اجازه حرفزدن میدادند...
به یک چشم برهم زدنی،
سیل اندوه در اناردین جاری شد
و تیتر زدند؛
"جابر رسانهها دیگر دغدغه خبر ندارد"
کسی جا نمانده بود
یک استان یکریز ایستاد و گریست.
عطر نماز بر قامت مرد دمیده شد
تابوت، راه امامزاده را بلد بود
و چهقدر زود
خاک، پیکر را در آغوش گرفت.
مزار، پر شد از داوودی و میخک و گلایل و رز
به احترام مردی که غیر از گل، نگفت.
حالا چهل پاییز گذشت
از غم بهار،
و نگاهی که در قاب میبینم
و مردی که در خواب میبینم.
چهل روز است خاطره قسمت میکنیم
و عاطفه را
و خبرها را
و تمام تیترها را
به عشق امپراطوری خبر!
این روزها چه سردند،
و کوچهها خالی از مرد.
راستی!
پنجشنبهها چه غروب دلگیری دارد
و خاک چهقدر تسلیبخش است!
"پرنیان"